تامین خواسته چیست؟ فاصلهی زمانی بین تحویل دادخواست و شروع دعوای خواهان علیه خواندهی دعوا، تا صدور حکم توسط دادگاه ممکن است طولانی باشد که باعث میشود خوانده با استفاده از این فرصت بتواند اموال و وجوه خود را منتقل کند و به این ترتیب از اجرای مؤثر حکم به نفع خواهان جلوگیری نماید؛ همینطور ممکن است فاصلهی زمانی موجباتِ نقصان یا عیب را در موضوع دعوا (مالی که دعوا بر سر آن واقع شده) فراهم آورد. قانونگذار برای جلوگیری از چنین مواردی نهادِ قانونی «تامین خواسته» را پیشبینی کرده است.
دادگاه با توجه به اینکه آیا لازم است از خواهان نیز متقابلا تامین گرفته شود یا خیر، به نفع او قرار تامین خواسته را صادر میکند:
در سایر موارد طبق حکم دادگاه، خواهان موظف است ابتدا خسارت احتمالی را که ممکن است از محلِ صدور قرار تامین به خوانده وارد آید به صندوق دادگستری پرداخت کند و سپس قرار تامین خواسته را اجرا نماید. این تامین متقابل وجه نقد خواهد بود. درصورتی که در نهایت امر حکم به نفع خوانده صادر شود، خساراتی که در مدت توقیفِ مال او به موجب قرار تامین خواسته به وی وارد شده است، از محلِ همین خسارتِ احتمالی (تامین خواهان) که خواهان در صندوق دادگستری گذارده است، پرداخت میشود.
نکتهی قابل توجه در نهادِ تامین خواسته این است که خوانده نیز میتواند از دادگاه علیه خواهان درخواست تامین بنماید. این درخواست در دو مورد قابل بررسی است: اول اینکه خوانده در مورد خسارات ناشی از دادرسی تقاضای تامین نماید. دوم آنکه خوانده در مورد خسارت ناشی از حقالوکالتی که در دعوای جاری مجبور به اخذ وکیل شده درخواست تامین کند.
دادگاه برای اینکه بتواند قرار تامین خواسته را صادر کند در درجه اول نیاز به درخواست خواهان دارد و در هیچ صورتی بدون درخواست خواهان امکان صدور همچنین قراری وجود ندارد. خواهان میتواند پیش از تقدیم دادخواست، ضمن دادخواست، یا در جریان دادرسی خواستهی خود را برای دادگاه مطرح نماید. از جمله شرایط صدور این قرار که برای دادگاه نیز باید احراز گردد موارد زیر است:
منجز در مقابل مؤجل به کار میرود و به معنای این است که خواستهی خواهان باید در زمان حال حاضر وجود داشته و زمان مطالبهی آن رسیده باشد، نه اینکه منوط به گذر زمان باشد (مؤجل باشد).
اما اگر خواسته، سند رسمی داشته باشد یا خواهان بتواند برای دادگاه اثبات کند که خواسته در معرض تضییع و تفریط قرار گرفته یعنی تا رسیدن زمان مطالبهی آن امکان دارد از بین رفته باشد، میتوان در اینباره استثنا قائل شد و زودتر از موعد برای موضوعِ دعوا درخواستِ صدورِ قرارِ تامین کرد.
اگر خواسته مال باشد، با نامعلوم بودن میزان آن دادگاه نمیتواند قراری صادر نماید؛ مانند اینکه خواستهی دعوا مطالبهی مقداری وجه نقد باشد که در این مورد خواسته نامعلوم است.
اگر خواسته، کالاست باید بتوان آن را از سایر موارد تشخیص داد و آن را تفکیک کرد.
دادگاه صالح برای رسیدگی به این موضوع، همان دادگاهی است که به اصل دعوا میپردازد. دادگاه با توجه به درخواست خواهان و پس از احراز صحت شرایط لازم برای صادر کردن قرار تامین خواسته (که در بالا توضیح داده شد) اقدام به صدور قرار تامین خواسته به نفع خواهان میکند. پس از صدور قرار نیز ظرف 10 روز از تاریخ صدور قرار، خوانده تنها در همان دادگاه میتواند نسبت به آن اعتراض کند؛ این قرار قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاهِ تجدیدنظر نیست.
کلمات کلیدی:
قذف چیست؟ آیا اگر کسی به ما فحش ناموسی بدهد،میتوانیم از او شکایت کنیم؟ پاسخ؛ "قذف" در لغت به معنای انداختن،گذاشتن و رها کردن آمده است؛ و در اصطلاح فقهی عبارت است از اینکه به مرد با زن تهمت ونسبت زنا یا لواط زده شود.به طوری که نتوان آن را با دلیل ثابت نمود. توضیح چنانچه در درگیری ها شخص نسبت زنا به کسی بدهد و یا فحش ناموسی بدهد که مثلاً تو فاحشه هستی یا مثلاً زن تو وَیَا مادرت فلان است و اگر نتواند در دادگاه ثابت کند این مورد موجب حد قذف است که مجازاتش 80ضربه شلاق خواهد بود و صرفاًشهادت در دادگاه کافی نیست،حتماً 4مرد عادل باید شهادت بدهند که مثلاً فلان خانم فاحشه است،اگر این شهادت داده شود،شخصی که گفته مجازات نمیشود. ولی اگر نتواند ثابت کند مجازات خواهد شد حد شخص قاذف(تهمت زننده)این است که به او هشتاد ضربه شلاق زده می شود.
کلمات کلیدی:
املاک مشاعی و تفاوت افراز و تفکیک تفکیک در عرف ثبتی عبارت است از تقسیم مال غیرمنقول به قطعات کوچکتر. به عنوان مثال، مالک یا مالکان زمینی به مساحت 5 هزار مترمربع، زمین را به قطعات 200 متری تقسیم نموده که در عرف ثبتی به این اقدام گفته میشود، آن زمین به قطعات 200 متری تفکیک شده است. به این ترتیب از تفکیک به منظور انتقال قطعات تفکیک شده به صورت مفروز (جداجدا)، صدور سند مالکیت مفروزی با ابطال سند اولیه و تنظیم تقسیم نامه استفاده میشود. تمامی امور مربوط به تفکیک در اداره ثبت انجام میشود و بعد از آن صورتمجلس تفکیکی تنظیم میشود. این صورتمجلس شامل حدود مساحت قطعات جدا شده به منظور انتقال و به صورت قطعات مفروزی جهت صدور سند مالکیت برای قطعات و تنظیم تقسیم نامه است. در واقع اگر یکی از موارد گفته شده ناقص باشد، تفکیک اعتباری ندارد؛ مثلاً، اگر شخصی 6 دانگ ملک خود را به3 قسمت تقسیم کند؛ اما سند اولیه را باطل نکند، این تفکیک فاقد اعتبار است. با وجود این، تفکیک برای مجزا شدن قطعات به منظور فروش از سوی صاحب آن انجام میشود و براساس آن ملک به قطعات کوچکتر تقسیم شده و به قطعات شمارههای جدید؛ اما فرعی داده میشود، حدود و حقوق ارتفاعی جدید تعریف و آخرین قطعهای که انتقال داده میشود، سند اولیه باطل میگردد. از تفکیک در تقسیم نامهها نیز استفاده میشود. در تقسیم نامهها، مالک بیش از یک نفر است و ممکن است یکی از دیگری سهم بیشتری برده و نوعی صلح محاباتی انجام گیرد.در تقسیم نامه، ملک مشاع است و بعد از تفکیک، سند تقسیم نامه تنظیم شده و براساس صورتمجلس تفکیکی برای هر مالک مشاعی یک قطعه مفروزی تعیین و اسناد مالکیت مشاعی همراه تقسیم نامه از سوی دفترخانه به اداره ثبت ارسال میگردد و ضمن ابطال سند اولیه، سند مالکیت مفروزی برای مالکان صادر میشود. تفاوت بین افراز و تفکیک تفکیک زمین و تقسیم آن به چند قطعه یا تفکیک یک مجموعه یا مجتمع ساختمانی به چند واحد آپارتمانی و نحوه اقدام آن در اداره ثبت سابقه طولانی داشته و به دلیل کثرت انجام و نمونههای متعدد عملاً جایگاه خود را به عنوان یک تکلیف در ثبت باز نموده و شیوهای حاصل شده که همه به یک نتیجه مـنـتـهــی و در آن مـفــروزات، مـشــاعـات و مشترکات مشخص شده است و با استفاده از قانون تملک آپارتمانها و آییننامه اجرایی و بـخـشـنـامـههـای ثـبـتی و دستور العملهای ارشادی، مشکلات در عمل حل و مرتفع گردیده است. افراز ملک همزمان با تقسیم و تفکیک در حقوق مدنی راه یافته و مقولهای است که تا به حال چنان صورت کلی و شیوه اقدامی پیدا نکرده و همه راهها به یک نقطه ختم شده است و آنچه به عنوان راهنما در دسترس میباشد، قانون افراز و فروش املاک مشاع مصوب 22 آبان 1357 است. تفاوت تفکیک و افراز از نظر شکلی و ماهیتی عبارت است از : 1- در تـفـکـیـک وجـود حـالـت اشـاعـه ضرورت ندارد و ملک با داشتن مالک واحد قابل تفکیک است؛ ولی در افراز باید حالت اشاعه؛ یعنی مالکیت بیش از یک نفر باشد. 2- تفکیک بارضایت و در حالت تفاهم مـالکان مشاع است و افراز عدم تفاهم و رضایت و وجود اختلاف نسبت به حصه یکدیگر و قصد قطع حالت اشتراک میباشد. 3- در تفکیک توجهی به مقدار سهم مالکان در کل 6 دانگ لزومی ندارد و بعد از تفکیک بههنگام تنظیم تقسیم نامه رعایت حقوق و سهم هر یک از مالکان مشاع مطرح میگردد که با توافق نسبت به کسری و زیادت یا صلح و هبه رفتار خواهد شد؛ اما در افراز رعایت و توجه به سهم معادل حصه هر یک از مالکان مشاعی ضروری بوده و اگر این رعایت در ملک به عللی با توجه به تصرف شرکا و به وضـعـیـت دیـگر مقدور نباشد، باید تعدیل صورت گیرد و مقدار اضافی ملک که در سهم شریک قرار میگیرد، بهای آن تقویم و در صورتمجلس افراز قید شود. 4-تفکیک فقط تقسیم ملک است؛ اما افراز تقسیم ملک توام با تعیین سهام مالکان مشاعی است و قطعات افرازی به نسبت سهم مالک مشاع به آنان اختصاص مییابد. به همین دلیل حالت اشاعه در افراز ضرورت دارد؛ ولی در تفکیک این ضرورت نیست و مالک میتواند ملک خود را با رعایت مقررات حاکم بر تفکیک ( ضوابط و مقررات شهرداری) به هر ترتیبی که می خواهد تفکیک نماید. 5- سن مالک یا مالکان دخالتی در امر تفکیک ندارد؛ اما به صراحت ماده 313 قانون امور حسبی اگر میان مالکان، محجور یا غایب باشد، تقسیم با دادگاه خواهد بود. 6- تنظیم تقسیم نامه پس از تفکیک میان مالکان مشاعی برای استیلا بر سهم مفروزی ضروری است و چنانچه مالکان مشاع بعد از تفکیک برای تنظیم تقسیم نامه میان خود توافق نداشته باشند یا قطعات تفکیکی را متفقاً انتقال ندهند، تفکیک اقدامی بیحاصل و کان لم یکن تلقی شده و دراین شرایط با وجود صورتمجلس تفکیکی شرکا به ناچار باید تقاضای افراز نمایند ( افراز به دلیل عدم توافق مالکان برای تنظیم تقسیمنامه.) 7- درصورت اعتراض به تفکیک از طرف یکی از شرکا، ادامه عملیات متوقف میشود و با رضایت معترض میتوان ادامه اقـدام را انجام داد؛ ولی اعتراض به افراز درحین اقدام از شرکای دیگر پذیرفته نیست و پس از اتمام میتوانند اعتراض نمایند و رسیدگی به اعتراض نسبت به افراز ملک در صلاحیت مراجع قضایی است. 8- انجام عمل افراز یا عدم افراز در حکم رای مراجع قضایی است و با افراز ملک و عدم اعـتـراض در مـهـلت مقرر هر مالک مشاع میتواند بر سهم مفروزی خود تسلط پیدا نموده و با تسلیم سند مالکیت مشاع به واحد ثبت، سند مالکیت 6 دانگ قطعه اختصاصی را تقاضا و دریافت نماید. با توجه به اینکه چنانچه سرانه یا حق مرغوبیت به او تعلق گرفته، باید رسید تودیع آن به صندوق ثبت یا اقرارنامه رسمی ذینفع را مبنی بر وصول این حق قبل از صدور سند مالکیت مفروزی به اداره ثبت تسلیم نماید. 9- صورتمجلس تفکیکی ملک با انتقال قطعه یا قطعاتی از آن به غیر یا انتقال سهم مشاعی به شریک دیگر یا تنظیم تقسیمنامه یا به طور کلی تنظیم سندی قطعی بر روی آن اعتبار پیدا می کند؛ اما در افراز با انقضای مهلت اعتراض هر قطعه در سهم مالک آن مستقرگردیده و این امر با استقراع تعیین میشود. پس می توان گفت برای حصول نتیجه و تسلط بر سهم مفروزی، تفکیک، اقدامی 2 مرحله ای و افراز، اقدامی یک مرحلهای است. 10- تفکیک در اداره ثبت انجام میگیرد؛ اما افراز هم در اداره ثبت و هم در دادگاه 11- در افراز رای صادر میشود؛ ولی در تفکیک صورتجلسه تفکیکی 12- در افراز اجبار حاکم است؛ ولی درتفکیک مسامحه 13- در تفکیک سهم تمامی افراد جدا و ملک از حالت مشاع خارج میشود یا اگر مالک یک نفر باشد، ملک به قطعات کوچکتر تقسیم میگردد؛ اما در افراز فقط سهم خواهان جدا میشود و بقیه ملک مشاع باقی میماند. 14- در صورتی که بر تفکیک اعتراض شود، موضوع اعتراض در اداره ثبت رسیدگی میشود؛ اما اگر بر افراز اعتراض گردد، پرونده جهت بررسی به دادگاه ارسال میشود. منبع: نشریه مأوی
کلمات کلیدی: